fa
jalali
1380
12
1
gregorian
2002
3
1
8
4
online
1
fulltext
fa
بررسی اثرات متوکلوپرامید و ترکیب متوکلوپرامید و دگزامتازون در کاهش میزان شیوع تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی فیکساسیون بین دندانی
Study of Metoclopramide Versus Metoclopramide Plus Dexamethasone for Reduction of Nausea & Vomiting after Maxillomandibular Fixation Surgery
روش جراحی فیکساسیون بین دندانی در درمان شکستگی های فک تحتانی و فوقانی ، جراحیهای ترمیمی در اسکلت میانی صورت و تغییر شکل های مادرزادی ماندیبول انجام می گیرد. یکی از عوارض مهم بعد از عمل در این روش ، تهوع و استفراغ به علت اثرات داروهای بیهوشی استنشاقی و اوپیوئیدهاست. این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه اثرات متوکلوپرامید و ترکیب متوکلوپرامید و دگزامتازون در کاهش میزان شیوع تهوع و استفراغ بعد از جراحی فیکساسیون بین دندانی بر روی بیماران با شکستگی فک انجام پذیرفت.
در طی یک کارآزمایی بالینی 60 بیمار کاندید عمل فوق به صورت دو سوکور در دو گروه درمانی
A (متوکلوپرامید) و B (متوکلوپرامید + دگزامتازون) از نظر کاهش میزان تهوع و استفراغ مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران در سه مرحله: روی تخت عمل ، در اتاق ریکاوری و در بخش تا 24 ساعت پس از عمل تحت پیگیری قرار داشتند.
بر اساس نتایج حاصل ، در مرحله اول پیگیری 30% بیماران گروه A و 6% بیماران گروه B دچار تهوع و استفراغ شدند. این میزان در مرحله دوم به ترتیب 17% و صفر درصد بود. در مرحله سوم هیچکدام ار بیماران گروههای درمانی دچار تهوع و استفراغ نشدند.
یافته ها حاکی از آن است که استفاده همزمان متوکلوپرامید و دگزامتازون می تواند بطور موثری از وقوع تهوع و استفراغ پس از عمل در جراحی فیکساسیون بین دندانی بکاهد. تحمل خوب دگزامتازون از سوی بیماران و نیز عوارض کم آن در مقایسه با خطرات ناشی از استفراغ پس از عمل ، از دیگر عواملی هستند که استفاده همزمان این دارو را با سایر داروهای ضد استفراغ توجیه می نماید ، هرچند که استفاده گسترده از آن نیاز به مطالعات بیشتر دارد.
Maxillomandibular fixation (MMF) method is performed in maxillary or
mandibular fractures , plastic surgeries and congenitally anomaly of
mandibular. Post operative nausea and vomiting due to anesthesia and
opioids is one of the most important complications. This study performed for
determination of metoclopramide and metoclopramid plus dexamethasone
effects for reduction of nausea and vomiting after maxillomandibular
fixation surgery in the patients with mandibular fractures.
In this double-blind clinical trial , 60 patients candidated to
maxillomandibular fixation surgery were randomized into two treating
groups(A: Metoclopramide alone, B: Metoclopramide + Dexamethasone )
and evaluated in nausea and vomiting rates after operation. The patients
were followed in three stages in the operation room , in recovery room , and
in the ward upto 24 hours.
In first stage , 30% of patients in group A and 6% of patients in group B
encountered post operative nausea and vomiting. During second stage ,
these rates were 17% in group A and zero for group B. Non of the patients
in both groups , encountered post operative nausea and vomiting in third
stage of following.
The findings indicate that combination of metoclopramide and
dexamethasone can decrease post operative nausea and vomiting
incidence rates effectively. Suitable tolerance of patients to drug and less
complications of dexamethasone compared risk of post operative vomiting
are more factors that account for complication therapy with
dexamethasone and other antiemetic agents. However , expand use of this
method needs more studied.
Dexamethasone / Maxillomandibular Fixation/ Metoclopramide Nausea / Vomiting
استفراغ / تهوع / دگزامتازون / فیکساسیون بین دندانی / متوکلوپرامید
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-46&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/29
1394/12/10
2016/02/29
1394/12/10
Farhad
Heshmati
فرهاد
حشمتی
0031947532846003255
0031947532846003255
Yes
Ali
Hassani Afshar
علی
حسنی افشار
0031947532846003256
0031947532846003256
No
fa
تفکیک و تخلیص آنتی ژنهای سفیده تخم مرغ
Isolation and Purification of Egg White Antigens
تخممرغ یکی از مهمترین مواد غذایی است که آلرژی یا ازدیادحساسیتفوری نسبت به پروتئینهای آن در جوامع مختلف و سنین متفاوت مشاهده میگردد . با توجه به تعدد موارد آلرژی به پروتئینهای سفیدهتخممـــرغ و نیاز به جداسازی اجزاء آلرژن این ماده برای بکارگیری آنها در تشخیص و درمان افراد مستعد از نظر ژنتیکی یا Atopic ، این پژوهش انجام گردید .
تحقیق حاضر در آزمایشگاه ایمنــیشناسی دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش توصیفی از نوع اکتشافی انجام گردید.در ابتدای کار سوسپانسیونی از عصاره خام سفیدهتخممرغ تهیه شد و میزان پروتئین توتال آن اندازهگیری گردید ، سپس با استفاده از کروماتوگرافـی تعویضیونی ، ایمونوالکتروفورز و SDS-PAGE اجزای آلرژن سفیدهتخممرغ تفکیک و تخلیص گردیدند.
با استفاده از کروماتوگرافـی تعویضیونـــی سه جزء به نامهای F1 ، F2 وF3 در pHهای مشخص از یکدیگر تفکیک شدند . به منظورارزیابی خلوص این اجزا ، از آزمون ایمونوالکتروفورز و SDS-PAGE استفاده گردید . در هردو آزمون ، F1 باندهای متعدد پروتئینی ،F2 فقط یک باند پروتئینـی و F3 یک باندمشخص و یک باند ضعیف ایجاد کردند . از روش SDS-PAGE همچنین برای تعیین وزن ملکولی پروتئینهای مختلف سفیده تخممرغ در مقایسه با استاندارد استفاده گردید و نتایــج این آزمون مشخص نمودکه F2 اوترانسفرین وF3 اوآلبومین میباشند.
نتیجه نهائی این پژوهش نشان داد که اوترانسفرین بدست آمده از درجه خلوص بالایی برخوردار است ولی اوآلبومین حاوی بخش خیلی کمی ناخالصی است .
Egg white is one of the important nutrients that frequently induces
allergic reactions, particulary in atopic children .The proteins of egg white
are common causes of hyper - sensitivity symptoms among atopic
individuals so in the way of studying the allergy to egg , it is essential to purify
egg white proteins .
In the present study , ion exchange chromatography , immuno
electrophoresis (IE) and polyacrylamid gel electrophoresis (SDS-PAGE )
were used for separation and purification of egg white proteins .
Following ion exchange chromatography, three fractions including : F1,
F2,F3 were distinguished and isolated in concrete pHs . The isolated fractions
were analysed by SDS - PAGE and IE . The results indicated several protein
bands in F1 , a single protein band in F2 and a major protein band
with minor impurity in F3 . Also molecular weight of the isolated fractions
were determined by SDS-PAGE, so F2 and F3 identified as ovotransferrin
(conalbumin ) and ovalbumin respectively .
The study indicated that ovotransferrin was highly pure , whereas
ovalbumin included a little impurity .
Conalbumin / Egg White / Ovalbumin
اوآلبومین / اوترانسفرین / سفیده تخم مرغ
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-47&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/29
1394/12/10
Forougheh
Din Mohammadpouri
فروغه
دین محمد پوری
0031947532846003257
0031947532846003257
Yes
Mohammad
Pezeshki
محمد
پزشکی
0031947532846003258
0031947532846003258
No
fa
بررسی پیش آگهی داخل بیمارستانی 101 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی که احیاء قلبی ـ ریوی شده اند
The Study of In Hospital Prognosis of 101 Patients who Admitted in Coronary Care Unit and Resuscitated after Cardiac Arrest
تاسیس بخشهای مراقبت ویژه قلب ( CCU ) موجب کاهش مرگهای داخل بیمارستانی متعاقب ایست قلبی گردیده ، زیرا آریتمی های بالقوه کشنده با اقدامات موثر قابل برگشت میباشند . هدف این مطالعه تعیین پیش آگهی کوتاه مدت (داخل بیمارستانی) بیماران بستری در بخش CCU بیمارستان اکباتان همدان است که متعاقب ایست قلبی، احیاء قلبی-ریوی Cardio Pulmonary Resusitation (CPR ) شده اند .
این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی و آینده نگر بوده و به مدت یکسال از آبان 76 لغایت آبان 77 تعداد 101 بیمار بستری در بخش CCU را که حداقل یکبار CPR شده اند، در برمیگیرد.
در بررسی حاضر شایعترین مکانیسم ایست قلبی در احیاء موفق فیبریلاسیون بطنی و در احیاء ناموفق آسیستول و برادیکاردی بوده و 8/20 در صد بیمارانی که دچار ایست قلبی شده اند ، احیاء موفق و ترخیص از بیمارستان داشته اند.
احیاء موفق و منجر به ترخیص بیمار دراین بررسی در مقایسه با مطالعات مشابه ، در صد قابل قبولی بوده و نشان از کیفیت مناسب بخش CCU بیمارستان مذکور دارد.
Establishment of coronary care units (CCU) cause decreasing in
hospital’s mortality after cardiac arrest, because life threatening arrhythmias
could be reversible by effective measures. The aim of this study was
ascertainment of short term(in hospital) prognosis of patients who admitted
in Hamadan’s Ekbatan Hospital’s CCU and experienced cardio pulmonary
resuscitation (CPR) after cardiac arrest.
This study was descriptive, cross-sectional and prospective and included
101 patients who admitted in CCU since 1997 to 1998 and experienced at
least one CPR.
In present study the most common mechanism of cardiac arrest in
successful CPR was ventricular fibrillation and in unsuccessful CPR was
asystol and bradycardia. 20. 8% of patients who experienced cardiac arrest
had successful CPR and discharged from hospital.
20.8% of patients had successful CPR and hospital discharge which in
comparison to the same studies is acceptable and indicate good quality of
aforementioned CCU.
Cardiac Arrest / Cardio Pulmonary Resuscitation
احیاء قلبی ریوی / ایست قلبی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-48&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Shahram
Homayounfar
شهرام
همایونفر
0031947532846003259
0031947532846003259
Yes
Zahra
Azarbakht
زهرا
آذربخت
0031947532846003260
0031947532846003260
No
fa
بررسی ارزش تشخیصی رادیولوژی در مقایسه با نتایج پاتولوژی در تشخیص تومورهای استخوانی
The Ability and Accuracy of Imaging in the Diagnosis of the Bone Tumor Comparing to the Results of Pathology
این مطالعه به منظور تعیین قدرت و دقت تصویرنگاری در تشخیص تومور استخوانی قبل از بیوپسی در بیماران مراجعهکننده به بخش ارتوپدی بیمارستانهای سینا و شریعتی تهران طی سالهای 72 و 73 انجام گرفت.
در این مطالعه توصیفی تحلیلی تعداد 71 بیمار در فاصله سنی 65-6 سال با تشخیص اولیه تومور استخوانی دارای پرونده و آزمایشات و بررسیهای رادیولوژیک و جواب قطعی پاتولوژی، بررسی شدند. برای رادیوگرافیهای افراد موردمطالعه با کمک الگوریتم ارائه شده سه تشخیص مطرح گردید و سپس تشخیصها به دو دسته خوشخیم و بدخیم تقسیم شده و با نتایج حاصل از بیوپسی مقایسه شد. بعلاوه توزیع فراوانی تومورها بر اساس مشی تومور (خوشخیمی و بدخیمی) و نوع آن تعیین شد.
نتایج نشان داد فراوانی انواع تومورها اعم از خوشخیم و بدخیم در سنین 25-6 سال بیشتر بوده (68.8%) و فراوانترین تومور خوشخیم در کل بیماران ژاینت سل تومور (18.3%) و فراوانترین تومورهای بدخیم استئوسارکوما (5.6%) و یوینگ سارکوما (5.6%) بود. از نظر مقایسه نتایج رادیولوژیک و پاتولوژیک در صورتی که هر سه تشخیص یک ضایعه جزو تومورهای خوشخیم بود با میزان پیشگویی مثبت (Positive predictive value) معادل 100درصد میتوان گفت ضایعه خوشخیم بوده و در یک جلسه اقدام تشخیصی و درمانی را برای بیمار انجام داد. این موارد شامل 88% تومورهای خوشخیم و 64% کل تومورهای افراد مراجعهکننده با شرایط موردمطالعه بود.
نتیجه نهایی اینکه صرفاً با کمک یافتههای رادیولوژیک در بیش از نیمی از بیماران میتوان اقدام تشخیصی درمانی را در یک جلسه انجام داده و از صرف هزینههای زائد برای اقدامات تشخیصی و درمانی بصورت مجزا و اتلاف زمان جلوگیری نمود.
The purpose of this study was to evaluate the ability and accuracy of
imaging in the diagnosis of the bone tumors comparing to the results of
pathology.
It was conducted by assessment of the records of 71 patients (between
6-65 years of age) with primary diagnosis of bone tumors referred to the
orthopedy department of Sina and Shariatti hospital in Tehran during two
years (1993-1994) who had completed chart, lab data and radiographic
studies as well as definite pathologic diagnosis. According to radiologic
finding of each patient, three differential diagnosis were made and divided
into the benign and malignant groups and then compared with the result
of pathoogy, using Mc Nemar statistical test. Furthermore the frequency of
bone tumors in these patients was assessed.
Our findings showed that the most frequent benign and malignant
tumors among these patients were giant cell tumor (18.3%) and
Osteosarcoma (5.6%) and Uwing sarcoma(5.6%), respectively. Moreover
the frequency of all the tumors including benign and malignant lesions in
6-25 year old patients was more than other groups. Comparing the radiologic
finding with the result of biopsy showed that if all the three radiological
diagnosis conformed a benign lesion, we can expect the tumor is
benign with the positive pedictive value of 100%. In our study these included
88% of beign tumors and 65% of all the tumors that were reviewed.
We can therefore conduct the diagnosis and therapulic processes in
only one session to avoid further cost and time.
Bone Neoplasms - diagnosis / Bone Neoplasms – pathology / Bone Neoplasms - radiography
سرطانهای استخوان ـ آسیب شناسی/ سرطانهای استخوان ـ پرتونگاری/ سرطانهای استخوان ـ تشخیص
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-49&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Abbas
Jamzad
عباس
جم زاد
0031947532846003261
0031947532846003261
Yes
Mahyar
Ghafoori
مهیار
غفوری
0031947532846003262
0031947532846003262
No
Parto
Hassanizadeh
پرتو
حسنی زاده
0031947532846003263
0031947532846003263
No
Ezn Allah
Azargashb
اذن الله
آذرگشب
0031947532846003264
0031947532846003264
No
fa
بررسی زونا در بیماران مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان سینا همدان در سالهای 77-1373
The Study of Herpes Zoster in Patients who Referred to the Dermatology Ward of Sina Hospital of Hamadan between 1994-98
واریسلا زوستر varicella-zoster یک بیماری نسبتا شایع پوستی است که بعلت فعالیت مجدد ویروس نهفته در فردی که قبلا به آبله مرغان مبتلا گشته عارض شده ومعمولا گرفتاری از نظر بالینی محدود به یک درماتوم عصبی میباشد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی خصوصیات بالینی و دموگرافیک بیماران مبتلا به زونا مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان سینا همدان در سال 77-1373 می باشد.
این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی مقطعی گذشته نگر می باشدو جمع آوری نمونه به روش در دسترس وبا رجوع به پرونده بیماران صورت پذیر فته است وسپس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است.
از بین 10486 بیمار مراجعه کننده 173 نفر مبتلا به زوستر بوده که 6/1 درصد مراجعه کنندکان را تشکیل میدهد. 9/54 درصد از مبتلایان مرد بودند. 2/20 درصد بیماران را گروه سنی 69-60 تشکیل داده که دارای بیشترین فراوانی بود. در فصل تابستان بیشترین و در فصل بهار کمترین مراجعه وجود داشته است. درماتوم های گرفتار شامل توراسیک 41درصد، سرویکال 3/24 درصد، لومبوساکرال 1/23درصد و تری جمینال 6/11 درصد بود.گرفتاری در درماتوم سمت راست بدن 4/47 درصد ودر سمت چپ 48درصد ودر 6/4 درصد دو طرفه بود.
این مطالعه نشان می دهد که فراوانی بیماری زونا در زنان کمتر از مردان می باشد . همچنین بیماری در گروههای سنی پائین از فراوانی قابل توجهی نسبت به مطالعات انجام شده در کشورهای پیشرفته برخوردار است.
Herpes Zoster is rather a common skin disorder . It is the consequance
of late reactivation of dormant varicella zoster virus in person who has
already suffered from chickenpox. From the clinical point of view it is limited
to one dermatome. the aim of this study was the survey of clinical and
demographic features of Herpes Zoster patients who referred to the
Department of Dermatology of Sina hospital of Hamadan between
1994-1998 .
This is a kind of descriptive retrospective cross-sectional study which the
essential information was gathered by referring to the patients file and then
the obtained information was analyzed.
From 10486 patients that referred to the hospital , 173 (16%) cases had
Herpes Zoster. 54.9% of them were male and the rest were female. The most
prevalence group were 60-69 year-old patients (20.2%). The distribution of
lesions were more common in thorasic dermatome (41%) and then cervical
dermatome (24.3%) , lumbosacral (23.7%) and trigeminal (11.6%). 47.4% of
the lesions were on the right and 48% were on the left and 4.6% in both side
of the body. The highest frequency of the Herpes Zoster was in summer and
the lowest one in spring.
This study shows that the frequency of Herpes Zoster is higher among
men than women. Also the number of patients in the young age group was
considerable compared to the other study which carried out in the
developed countries.
Herpes Zoster - diagnosis / Herpes Zoster – epidemiology / Herpes Zoster - etiology
زونا ـ تشخیص / زونا ـ علت شناسی / زونا ـ همه گیری شناسی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-50&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Abbas
Zamanian
عباس
زمانیان
0031947532846003265
0031947532846003265
Yes
Mahdi
Pilehvar
مهدی
پیله ور
0031947532846003266
0031947532846003266
No
Mahmoud
Farshchian
محمود
فرشچیان
0031947532846003267
0031947532846003267
No
fa
اثر اسانسهای فرار و ویتامین C بر روی تمایل به رسپتور مربوطه LDL مدلی برای جلوگیری از آترواسکلروز
The Effect of Volatile Oils and Vitamin C on the Affinity of LDL to Its Receptor: A Model for Prevention of Atherosclerosis
سالهاست که توجه محققین بر روی یافتن ترکیبات آنتی اکسیدانی که مانع از اکسیداسیون LDL شود بدون اینکه اثرات مخربی داشته باشد معطوف گردیده است. در برخی از ویتامینها مثل ویتامین های C وEخاصیت آنتی اکسیدانی علیه اکسیداسیون LDL کاملا مشخص شده است.اسانسهای فرار از جمله فرآورده های گیاهی هستند که بدلیل خاصیت لیپوفیلیک توانایی وارد شدن بداخل ذره LDL را دارند و اثرات آنتی اکسیدانی این ترکیبات هنوز بخوبی روشن نشده است. هدف از این تحقیق بررسی امکان استفاده از فرآورده های گیاهی نظیر اسانسهای فرار به منظور پیشگیری یا درمان احتمالی آترواسکلروز میباشد.با توجه به اثر محتمل اسانسهای فرار بر روی تمایل LDL به رسپتورش میتوان این تمایل را تحت تأثیر قرار داد و از تغییراتLDL ممانعت کرد و درنتیجه باآتروژنز مقابله نمود.
در این تحقیق خواص آنتی اکسیدانی غلظتهای مختلف 3 نوع اسانس فرار بنامهای : تیمول و پاراسیمول و لیمونن وهمچنین ویتامین C بر روی میزان تمایل LDL طبیعی و اکسیده (با یونهای Cu+2) به رسپتور مربوطه در سلولهای بافت آدرنال گوسفند در حضور LDL نشاندار شده با یک ماده فلوئورسنت بنام فلوئورسین ایزو تیوسیانات(FITC) مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور پس از جداسازی محلول LDL از سرم نرمال و انکوباسیون آن با ترکیبات فوق , واکنش اکسیداسیون بر روی آن انجام گرفت و مقداری محلول LDL با FITC نشاندار گردید و سپس همه محلولهای فوق به محیط شامل سلولهای بافت آدرنال (که حاوی رسپتور LDL هستند) اضافه شد و شدت فلورسانس محلول رویی مخلوط آزمایش پس از سانتریفوژ در اسپکتروفلوریمتر خوانده شد. همچنین اثرات تؤام بهترین غلظت آنتی اکسیدانی ویتامین C ( بدست آمده در این پروژه) با هر یک از غلظتهای مختلف سه اسانس فوق نیز ارزیابی گردیده است.
نتایج بدست آمده نشان میدهد که ویتامین C در غلظت 100 میکرومولار دارای بیشترین اثر برروی افزایش تمایل LDL به رسپتورش میباشد( برای LDL طبیعی 5/18 درصد و برای LDL اکسیده 62 درصد) واز میان اسانسهای مورد آزمایش تیمول دارای بیشترین اثر است( برای LDL طبیعی 27 درصد و برای LDL اکسیده 50 درصد). همچنین در بررسی اثرات همزمان هر یک از این اسانسها با مؤثرترین غلظت ویتامین C (100 میکرومولار) باز هم تیمول بالاترین اثر مثبت رابر روی تمایل LDL به رسپتورش داشته است.
این یافته ها بیانگر اینست که احتمالا" ترکیبات فوق با اثر برروی اتصال LDL به رسپتور مربوطه میتوانند از ایجاد آترواسکلروز جلوگیری کرده و بعنوان آنتی اکسیدان مورد توجه قرار گیرند.
For several years , scientists tried to find antioxidant compounds that
inhibit the low density lipoprotein(LDL) oxidation reaction but have no
destructive effects. Vitamin C and vitamin E can inhibit LDL oxidation.
Volatile oils posses herbal sources and because of lipophilic properties can
enter LDL and their antioxidant effects have not been known. The aim of
this study is possible use of herbal products such as volatile oils in preventing
or treating atherosclerosis. Because the probable effects of volatile oils on
the affinity of LDL to its receptor , this affinity can be influenced and the
modification of LDL and atherogenesis be prevented.
In this study , antioxidant properties of various concentrations of three
volatile oils include:P-cymol, Limonene and Thymol , and vitamin C on the
affinity of natural-LDL and oxidized-LDL(with Cu+2) to its receptor in bovine
adrenal tissue cells have been investigated in the presence of labeled-LDL
with fluoresein isothiocyanate (FITC). First, after purification of LDL-solvent of
normal serum and incubation it with these compounds, oxidation reaction
performed and LDL-solvent was labeled with FITC, and then all solvents were
added to the medium that contains adrenal tissue cells(with LDL-receptor).
Finally, fluorescence intensity of supernatant of each sample was
determined in spectrofluorometer. Also, the effects of the best
concentration of vitamin C (obtained in this study) with each one of these
compounds was studied.
Results showed that vitamin C in 100 micromolar concentration has the
greatest effect on the increasing affinity of LDL to its receptor (for natural-
LDL 18.5% and for oxidized-LDL 62%). Among the volatile oils used, “Thymol”
had the best effect (for natural-LDL 27% and for oxidized-LDL 50%). In
studying the effects of these three volatile oils with the best concentration of
vitamin C(100 micromolar) , “Thymol” had the highest effect on this affinity.
These finding showed that some compounds probably can change the
affinity of LDL to its receptor and thus may prevent formation of
atherosclerosis .
Ascorbic Acid / Atherosclerosis / Lipoproteins , LDL / Volatile Oil
آترواسکلروز/ اسانس فرار / اسید اسکوربیک / لیپوپروتئین کم تراکم
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-52&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Mohammadreza
Safari
محمدرضا
صفری
0031947532846003286
0031947532846003286
Yes
Mohsen
Ani
محسن
آنی
0031947532846003287
0031947532846003287
No
Gholamali
Naderi
غلامعلی
نادری
0031947532846003288
0031947532846003288
No
Seddighe
Asgari
صدیقه
عسگری
0031947532846003289
0031947532846003289
No
fa
بررسی شیوع دیابت و اختلال تست تحمل گلوکز در مبتلایان به ویتیلیگو در شهر کرمان در سال 1378
Prevalence of Diabetes and Glucose Abnormalities in Patients with Vitiligo in Kerman in 1999
ویتیلیگو عارضه سلولهای رنگدانه ای ملانوسیت می باشد که معمولا با سفیدی پوست و مو تشخیص داده
می شود،ولی می تواند درگیری عصبی ، چشمی ،گوشی هم داشته باشد . همراهی بیماریهای خود ایمنی مانند دیابت قندی ،اختلالات غده تیروئید و پیدایش آنتی بادی بر علیه سلولهای معدی با بیماری ویتیلیگو گزارش شده است . پژوهش های قبلی در دیگر کشورها همراهی بیماری ویتیلیگوبا بیماری دیابت را متفاوت و بین 1 تا1/7 درصد گزارش کرده اند . هدف از این مطالعه تعیین شیوع دیابت و اختلال در تست تحمل گلوکز در مبتلایان به بیماری ویتیلیگو در شهر کرمان درسال 1378 است .
مطالعه به صورت مقطعی و با مقایسه افراد مبتلا و غیر مبتلا به بیماری دیابت انجام شده است افراد مورد مطالعه 125 بیمار مبتلا به ویتیلیگو بوده که تشخیص بیماری توسط متخصص بیماریهای پوست و مو تائید شده است. بیماران از بین مراجعین به کلینیک تخصصی بیماریهای پوست که به طور پی در پی مراجعه کرده بودند انتخاب شدند.
شیوع دیابت و اختلال تست تحمل گلوکز دربیماران مبتلا به ویتیلیگو با سن شروع و مدت استقرار بیماری مرتبط نمی باشد ولی با وجود سابقه درگیری در خانواده ارتباط معنی داری را نشان می دهد .
شیوع بیماری دیابت و اختلال در تست تحمل گلوکز در 2/8% بیماران مبتلا به بیماری ویتیلیگودیده می شود که در مقایسه با افراد غیر مبتلا بالا تر می باشد .
Vitiligo is a melanocytic disorder that diagnosed by depigmented skin
patches and hairs that may appear with neuro-ophthalmo-labyrintic
involvement . Association with some other autoimmune disorders such as
diabetes,thyroiditis and gastric parietal cells antibody has been observed.
Past researches mentioned that association of vitiligo with diabetes were
between 1% and 7.1%.The purpose of this study was to determine the
prevalence of diabetes and glucose abnormalities in patients with vitiligo in
Kerman in 1999.
This is a cross sectional case with control study on 125 vitiliginised
patients that has been consecutively referred to dermatology clinic.
Prevalence of diabetes and glucose abnormalities in case group with
vitiligo has been evaluated with some variables of age, sex, and duration of
disease but only family history of the disease was significantly positive.
Diabetes and glucose tolerance abnormality in cases with vitiligo was
obtained as 8.2% whish are more than normal cases.
Diabetes Melitus /Glucose Tolerance Test / Vitiligo
تست تحمل گلوکز/ دیابت شیرین / لک و پیس
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-53&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Sadollah
Shamsadini
سعدالله
شمس الدینی
0031947532846003290
0031947532846003290
Yes
Sadegh
Saberi
صادق
صابری
0031947532846003291
0031947532846003291
No
fa
مقایسه کارآمدی دو روش درمانی غیر جراحی درمان فعال زودرس و بی حرکتی اولیه در درمان بیماران دچار پیچ خوردگی مچ پا
Comparison of Efficacy of Two Nonsurgical Methods , “Primary Immobilization” and ”Early Active Functional Treatment” in Management of Patients with Mild (Grade I&II) Ankle Sprin
آسیبهای تاندونی مچ پا در جمعیت کلی در قالب آسیبهای ورزشی، شغلی و آسیبهای ناشی از فعالیتهای عادی روزمره، موارد شایعی هستند. شیوع آن در جمعیت کلی 7-2 درصد می باشد و اکثریت موارد در گروه سنی 35-15 سال رخ می دهد که فرد از لحاظ آمادگی و قدرت بدنی در اوج قرار دارد. این مطالعه با هدف مقایسه کارآمدی دو روش درمان غیر جراحی “بی حرکتی اولیه” و “درمان فعال زودرس” در بازگرداندن فعالیت طبیعی قبل از آسیب در بیماران دچار پیچ خوردگی مچ پا طراحی شده است.
مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی می باشد که اطلاعات مورد نیاز با معاینه اولیه و معاینات سریال بعدی از 200 نفر از بیمارانی که در نیمه دوم سال 78 به اورژانس یا درمانگاه ارتوپدی بیمارستان مباشر کاشانی همدان مراجعه کرده و به صورت تصادفی بر حسب روز مراجعه در یکی از دو گروه درمانی قرار گرفتند، با استفاده از چک لیست جمع آوری شد و نتایج پس از استخراج مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و با آزمون t و آزمون دقیق فیشر تست گردید.
میانگین زمان بازگشت به فعالیت عادی روزمره و نیز فعالیت شغلی یا ورزشی در بیماران با شدتI
پیچ خوردگی مچ پا در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. میانگین زمان بازگشت به فعالیت شغلی یا ورزشی در بیماران با شدتII پیچ خوردگی مچ پا نیز تفاوت معنی داری در دو گروه نداشت و تنها میانگین مدت زمان بازگشت به فعالیت عادی روزمره در بیماران با شدتII پیچ خوردگی مچ پا در دو گروه معنی دار بود
(001/0 = P). ضمن اینکه وضعیت عملکردی بیماران در روز 90 پس از شروع درمان نیز در دو روش درمانی فوق تفاوت معنی داری از نظر آماری نشان نداد.
در نهایت می توان نتیجه گرفت که دو روش درمانی “بی حرکتی اولیه” و “درمان فعال زودرس” تفاوتی در بازگرداندن بیماران دچار پیچ خوردگی مچ پا به سطح فعالیت فیزیکی قبل از آسیب ندارند.
The aim of this study was the comparison of efficacy of two nonsurgical
methods in management of patients with acute ligamentous injury (Sprain)
of ankle which are “Primary immobilization” and “Early active functional
treatment”.
This study consist of 200 patients with acute ankle sprain who referred to
emergency ward and clinic of orthopedics of Mobasher Kashani Hospital of
Hamadan. This was a clinical trial study. 100 patients were managed with
primary immobilization and the other 100 patients were treated with active
functional treatment. Information were gathered with a questionaire that
complete during a primary and later serial physical examinations. Datum
were analyzed manually and then for quantitative variables, t-test and for
gualitative variables, fisher exact test were performed.
Results of this study revealed that the mean time for return to normal
daily activities in patients with grade I of ankle sprain that managed with
“primary immobilization” was14.5 days Vs 14.1 days in patients that managed
with “early active functional treatment”. In addition , the mean time for
return to professional or athletic activities, in patients with grade I and II of
ankle sprain in two groups had not a significant difference. But the mean
time for return to normal daily activities in patients with grade II of ankle
sprain with “primary immobilizatin” and “early active functional treatment”
were 27.4 and 21.38 days respectively. In two groups there was no
difference in level of fuctional activity on 90 days after treatment.
Finally we could say that there was no difference between these two
methods in approaching the patients to their pre-injury level of activity.
Ankle Injuries / Early Ambulation/ Immobilization / Sprains
آسیبهای مچ پا/ بی حرکتی/ پیچش و آسیب رباطها/ شروع حرکت زودرس
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-54&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Alireza
Yavarikia
علیرضا
یاوری کیا
0031947532846003292
0031947532846003292
Yes
fa
بررسی همبستگی \"نسبت کمر به باسن\" با فشار خون و لیپیدهای سرم در زنان شاغل در مرکز آموزشی درمانی حضرت علی بن ابیطالب (ع) شهر رفسنجان
نظر به اهمیت همبستگی بین نسبت کمر به باسن(Waist to Hip Ratio) با فشار خون و لیپیدهای سرم و عدم انجام پژوهش هایی در این زمینه روی افراد بالغ سالم در ایران این بررسی به منظور تعیین میزان همبستگی نسبت کمر به باسن با متغیرهای ذکر شده بر روی زنان شاغل در مرکز آموزشی درمانی حضرت علی بن ابیطالب(ع) شهر رفسنجان در سال 1378 صورت گرفت.
TG
2.2
این پژوهش یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است که بر روی 62 زن شاغل سالم با سن بیشتر از 25 سال و کمتر از 40 سال صورت گرفت. ضمن مصاحبه حضوری اطلاعات دموگرافیک جمع آوری و اندازه گیری های آنتروپومتریک انجام شد. اندازه گیری قد ، دورکمر و باسن با استفاده از متر و اندازه گیری وزن توسط ترازوی عقربه ای و اندازه گیری فشار خون توسط فشارسنج جیوه ای انجام شد. میزان تری گلیسرید ، کلسترول و H D L توسط اتوآنالیزر تعیین شد. برای محاسبه LDL از فرمول HDL = LDL استفاده شد.
یافته های این بررسی نشان داد که 6/22% نمونه ها دارای WHR طبیعی (8/0-69/0) بودند. بیشترین درصد نمونه هایی که WHR طبیعی داشتند متغیرهای اندازه گیری شده آنها به ترتیب شامل: H D L در محدودهmg/dl56-37 ، LDL در محدوده mg/dl 115-66، کلسترول mg/dl 216-167 و تری گلسرید mg/dl 142-43 بود. بین WHR و متغیرهای مورد بررسی ارتباط معنی دار آماری مشاهده نشد و تنها بین W H R و وزن ارتباط معنی دار آماری مشاهده گردید (P<0.001).
بنظر می رسد عدم ارتباط معنی دار آماری بین W H R و فاکتورهای مورد بررسی بعلت سالم بودن
نمونه های مورد بررسی و سن تقویمی آنها باشد و این نتیجه شاید بیانگر آن باشد که W H R زمانی با فشار خون و لیپیدهای سرم ارتباط دارد که فرد یا دارای سن بالا یا دارای بیماریهای مرتبط با فاکتورهای مورد بررسی باشد که این خود تحقیقات بیشتری را در این زمینه می طلبد.
نسبت کمر به باسن / تری گلیسرید / کلسترول / فشار خون
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-55&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Zinat
Salem
زینت
سالم
0031947532846003293
0031947532846003293
Yes
Maryam
Shahabi Nezhad
مریم
شهابی نژاد
0031947532846003294
0031947532846003294
No
fa
تهیه آنتی ژن متابولیک آسپرژیلوس فومیگاتوس برای تشخیص سرولوژیک آسپرژیلوس
Preparation of Metabolic Antigen from Aspergillus fumigatus for Serodiagnosis of Aspergillosis
Aspergillosis is an important systemic fungal infection with various clinical
forms and its clinical and mycological diagnosis is difficult and
compelicated but its serodiagnosis is simple and useful for some clinical
forms (aspergillomma and allergic aspergillosis). This study was performed for
preparing metabolic antigen and related antiserum of the most important
agent of aspergillosis, “Aspergillus fumigatus", for using in serodiagnosing the
disease.
The fungus was isolated from the patients, and cultured in glucose
peptone broth for 5 weeks. After removing the fungal mass, the secretary
(metabolic) antigens was isolated and processed and injected to rabbit.
Antisera were evaluated by double- diffusion (DD).
Prepared antigen was able to immunize rabbits and reacted with rabbit
and patient’s sera in immunodiffusion. Number and pattern of the bands
was comparable with standard antigen and antiserum.
After standardization, this antigen, it can be a useful reagent to
serodiagnosis of aspergillosis by lower cost and more accesibility.
: Aspergillosis / Aspergillus fumigatus / Metabolic Antigen
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-56&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/29
1394/12/10
Seyyed Hossein
Mirhendi
سیدحسین
میرهندی
0031947532846003295
0031947532846003295
Yes
Seyyed Amir
Ghiasian
سیدامیر
غیاثیان
0031947532846003296
0031947532846003296
No
fa
دمودکس فولیکولوروم و روزاسه
Demodex Folliculorum and Rosacea Demodex Folliculorum and Rosacea
نقش دمودکس فولیکولوروم در تعدادی از مطالعات بالینی در روزاسه گزارش شده است. از آنجائیکه دمودکس فولیکوروم پارازیت اجباری فولیکول مو می باشد ممکن است افزایش تعداد آن بیماریزا باشد. در این مطالعه نقش احتمالی دمودکس فولیکولوروم و اهمیت تعداد آن در روزاسه مورد بررسی قرار گرفت.
یک مطالعه توصیفی مقایسه ای گذشته نگر روی 80 مورد بیوپسی از پوست صورت در طی پنجسال
(1377 ـ 1372) در بخش پوست بیمارستان سینا همدان که تشخیص روزاسه و غیر روزاسه داشتند انجام گردید. این بیماران شامل 39 مورد روزاسه و 41 مورد غیر مبتلا به روزاسه بوده که از نظر سن و جنس مشابه بیماران روزاسه بودند و محل بیوپسی در دو گروه مبتلا و غیر مبتلا ناحیه صورت بود. از هر نمونه چهار برش مختلف تهیه و میانگین دمودکس در هر دو گروه تعیین گردید. نتایج حاصله با نرم افزار EPI6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با آزمونهای آماری c2 و t تست گردیدند.
میانگین دمودکس پوست صورت در مبتلا یان به روزاســـــه 103 /1 و برای افراد غیر روزاسه ای 171/0 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (P < 0.05) . در مردان و زنان مبتلا به روزاسه و درماتوزهای غیر روزاسه از نظر میانگین دمودکس اختلاف معنی دار وجود نداشت (P >0.05). میانگین تعداد دمودکس در افراد مبتلا به روزاسه بالای چهل سال در مقایسه با افراد زیر چهل سال اختلاف معنی دار داشت( P < 0.05) .
در این مطالعه میانگین دمودکس در افراد روزاسه ای از میانگین گروه کنترل بیشتر بود. ولی جهت تعیین نقش دقیق دمودکس در روزاسه احتیاج به مطالعه آینده نگر با گروه کنترل در پوست نرمال می باشد.
Demodex folliculorum is an obligate parasite of human pilosebaceous
follicle. Though attempts to elucidate the role of demodex in rosacea have
produced conflicting results but several studies have suggested that this
mite play a role in rosacea.
This is a comparative, descriptive cross – sectional study that carried out
on 39 rosacea and 41 non rosacea patients. These patients have biopsied in
Department of Dermatology of Hamadan Sina Hospital in 5 years during
1993-1998.
The mean of demodex F. in the skin face of rosacea was 1.103 and for
non-rosacea patients was 0.171. This difference from statistical aspect was
meaningful (P< 0.05). There was no difference in mean of demodex in both
sexes of rosacea patients ( P > 0.05). The mean of demodex in patients over
40 year in comparison of below 40 years was meaningful (P < 0.05).
In this study the mean of demodex in rosacea was higher than that of
control group. But a prospective study with normal skin as control group is
needed to clarify the exact role of demodex in rosacea.
Acne Rosacea / Demodex Folliculorum
دمودکس فولیکولوروم / روزاسه
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-60&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/03/2
1394/12/12
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/03/2
1394/12/12
Mahdi
Pilehvar
مهدی
پیله ور
0031947532846003297
0031947532846003297
Yes
Abbas
Zamanian
عباس
زمانیان
0031947532846003298
0031947532846003298
No
Alireza
Monsef
علیرضا
منصف
0031947532846003299
0031947532846003299
No
Khosro
Mani Kashani
خسرو
مانی کاشانی
0031947532846003300
0031947532846003300
No
fa
بررسی شیوع ضایعات نسج نرم ناشی از پروتزهای متحرک دندانی در بیماران شهر همدان در سال 1376
Evaluation of Prevalence of Soft Tissue Lesions Arising from Removable Prosthesis in Hamadan Patients 1997
در مورد این پژوهش درکشورما تا کنون اطلاعات مستندی وجود نداشته است . با توجه به اهمیت ضایعات نسج نرم ناشی از پروتزهای متحرک دندانی و احتمال تغییرات پاتولوژیک پرمخاطره درآنها این مطالعه با هدف شناخت اپیدمیولوژی این ضایعات بعنوان مبنائی جهت مطالعات بعدی در شهر همدان و در سال 1376 انجام گرفت.
در این پژوهش یک مطالعه توصیفی – مقطعی طراحی وباروش تصادفی – خوشه ای درپنج منطقه جغرافیایی شهرهمدان 350 نفر (222 زن 128 مرد) بعنوان نمونه انتخاب شدند که با مراجعه به درب منازل مورد مصاحبه ومعاینه بالینی قرارگرفتند.
8/78% ازافراد مورد معاینه حداقل یک نوع ضایعه نسج نرم ناشی از پروتزمتحرک دندانی دردهان داشتند که هیپرپلازی التهابی فیبروزی با 8/26 % بیشترین فراوانی وشیلوزگوشه لب با 53/2% کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده بودند . فراوانی سایرضایعات بین این دو بوده است .
فراوانی ضایعات نسج نرم ناشی ازپروتزدرجامعه مورد بررسی به میزان قابل توجهی بیش ازحداکثرفراوانی این ضایعات درمطالعات منتشرشده موجود جهانی است که بررسی علل آن ضروری است .
There was no documented information about the subject of this survey
in the country. Regarding the importance of these lesions and their
pathologic changes and considering this epidemiologic survey as a base
for future analytical researches , the survey seemed to be justified.
A cross - sectional descriptive study was designed and with a cluster –
random sampling the 350 patients selected in five zone of Hamadan, who
were interviewed, and clinically examined at their homes in 1997.
78.8% of the surveyed patients had at least one denture induced soft
tissue lesion. The most common lesion was inflammatory fibrous hyperplsia
(26.8%)and Angular chellitis had the least prevalence(2.5%). Other soft tissue
changes lied between these two rates.
The denture induced soft tissue lesions had considerably more
prevalence than any reports up to the time of survey which need more
investigation.
Denture Complete - adverse effects / Stomatitis , Denture – epidemiology / Mouth Mucosa - pathology
التهاب دهانی ناشی از دست دندان ـ همه گیری شناسی / دست دندان کامل ـ اثرات سوء/ مخاط دهان - آسیب شناسی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-65&slc_lang=fa&sid=1
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/03/22016/04/7
1395/1/19
2016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/02/292016/03/22016/04/7
1395/1/19
Mohammad
Jafarian
محمد
جعفریان
0031947532846003301
0031947532846003301
Yes
Darioush
Taheri
داریوش
طاهری
0031947532846003302
0031947532846003302
No
Mohammad
Fallah
محمد
فلاح
0031947532846003303
0031947532846003303
No