fa
jalali
1378
9
1
gregorian
1999
12
1
6
3
online
1
fulltext
fa
مقایسه ضابطه پروتئین توتال و اختلاف آلبومین سرم از آلبومین مایع آسیت( گرادیان آلبومین سرم ـ آسیت ) بعنوان تشخیص افتراقی مایع آسیت
The Comparison of Total Protein of Ascites Fluid with Serum Ascites Albumin Gradient as Criterion in the Differential Diagnosis of Ascites
این مطالعه با هدف مقایسه ضابطه پروتئین توتال و اختلاف آلبومین سرم از آلبومین مایع آسیت بعنوان تشخیص افتراقی مایع آسیت در بیمارستان مباشر کاشانی همدان از سال 74 الی 76 انجام پذیرفت
194 نمونه مایع آسیت و سرم بیماران (97بیمار) مبتلا به آسیت با علت مشخص ، از نظر غلظت پروتئین توتال مایع آسیت وگرادیان آلبومین سرم ـ آسیت مورد بررسی وآزمایش قرارگرفت.
46 مورد مبتلا به سیروز کبدی بود که در 43 نمونه آن (5/93%)غلظت پروتئین توتال مایع آسیت کمتر از g/dl 5/2 وگرادیان آلبومین بیشتر از g/dl 1/1 بوده است. در تمام10 مورد آسیت به علت بدخیمی ، غلظت پروتئین توتال مایع آسیت کمتر از g/dl 5/2 بود ودر50% این موارد گرادیان آلبومین کمتر از g/dl 1/1 ودر 50% باقیمانده بیشتر از g/dl 1/1 مشاهده شد. در سایر موارد آسیت با علل مختلف ، اختلاف معنی دار آماری وجود نداشته و هر دو مبحث در تقسیم بندی آسیت دارای ارزش تقریبا" معادلی می باشند.
نکته آخر اینکه بررسی پروتئین توتال مایع آسیت و گرادیان آلبومین نمی توانند جایگزین آزمایشات پر ارزش دیگری از قبیل سیتوپاتولوژی و کشت و . . . گردند.
A total 97 paired serum & ascites fluid samples from ascitic patients were
collected and analyzed.
The utility of the serum - ascites albumin gradient & the exudate
transudate concept as defined by ascitic fluid total protein concentration
(A.F.T.P) were compared.
46 patients were suffering from liver cirrhosis (47.4%) & 43 patients (93.5%)
from this group had AFTP < 2.5 g/dl . Albumin gradient in the same patients
was > 1.1 g/dl . In 10 patients (100%) with ascites due to malignancy AFTP >
2.5 g/dl ,and in 50% of the patients in this group albumin gradient > 1.1 g/dl
and in the rest of the patients (50%) with malignant ascites albumin
gradient was < 1.1 g/dl.
Only in diagnosis of malignant ascites AFTP was preferred to albumin
gradient in our research but in other cases it was not any superiority
between the tow concepts.
Ascitics Fluid / Ascitics Fluid Total Protein / Serum Albumin
آلبومین سرم/ پروتئین توتال مایع آسیت / مایع آسیت
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-146&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/23
1395/3/3
2016/05/23
1395/3/3
Mostafa
Ansari
مصطفی
انصاری
0031947532846003816
0031947532846003816
Yes
Mehrdad
Hajiloie
مهرداد
حاجیلوئی
0031947532846003817
0031947532846003817
No
fa
ارتباط حضـور پلاسمیــــد بیماریزا با تستهای سرولوژیکی در ایزوله های Yersinia enterocolitica جدا شده از انسان
Correlation of Virulence Plasmid and Serological Tests of Human Yersinia enterocolitica Isolates
هدف از این مطالعه تعیین ارتباط حضور پلاسمید بیماریزا با تستهای سرولوژیکی در ایزوله های Yersinia enterocolitica جدا شده از انسان می باشد که در سال 1377 در مرکز تحقیقات سلولی و مولکولی دانشگاه رازی کرمانشاه انجام پذیرفت.
دراین تحقیق تستهای پزشکی سرولوژیکی و مطالعات ملکولی جهت تعیین ایزوله های بیماریزای باکتری Yersinia enterocolitica در ایران مورد استفاده قرار گرفت. از نه ایزوله مورد بررسی دو ایزوله (1478و1479) ضمن اینکه دارای یک پلاسمید هم اندازه بودند، لیکن از نظر الگوی پروتئینی سلولی و تست وابستگی به کلسیم از سایر ایزوله ها متفاوت بودند.
تستهای سرولوژیکی مانند اتوآگلوتیناسیون و مقاومت در برابر خاصیت ضد باکتریایی سرم نیز در تشخیص ایزوله های بیماریزا استفاده شد. دو ایـــــزوله 1479و1478 در مقایسه با سایر ایزوله ها رفتاری متفاوت از خود بروز دادند(AA+ / SR+).
نتایج فوق نشان داد که تستهای سرولوژیکی انجام شده در این نه ایزوله میتواند جهت تشخیص ایزوله های بیماریزا مورد استفاده قرار گیرد.
Pathogenicity of nine human Yersinia enterocolitica isolates of Iran were
tested by serological tests and molecular approaches. Of these nine
isolates two harbored a plasmid (1478 & 1479). These two isolates showed
different patterns of total proteins compared with others.
Autoagglutination (AA) and resistance to the bactericidal effect of human
serum tests(SR) used to differentiate between virulent and avirulent isolates
of Y. enterocolitica. Isolates 1478 and 1479 showed to be AA+ / SR+ where
as others were AA- / SR- .
With these findings it is evident that the serological tests can be used to
identify virulent from avirulent isolates.
Plasmid / Yersinia enterocolitica - pathogenicity / Yersinia Infections- diagnosis
پلاسمید/ عفونتهای یرسینیائی ـ تشخیص / یرسینیا انتروکولیتیکا ـ بیماریزائی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-147&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/23
1395/3/3
Mostafa
Motallebi
مصطفی
مطلبی
0031947532846003823
0031947532846003823
Yes
Mohammadreza
Zamani
محمدرضا
زمانی
0031947532846003824
0031947532846003824
No
Ahmad
Andalib
احمد
عندلیب
0031947532846003825
0031947532846003825
No
fa
بررسی نتایج کرایوتراپی بر روی ضایعات پوستی در بخش پوست بیمارستان سینا همدان طی سالهای 76-1374
The Survey of Usage and Effects of Cryotherapy on the Skin Lesions in Department of Dermatology Sina Hospital Hamadan City West of Iran Between 1995-1997
کرایوتراپی روش مؤثری است که دردرمان بسیاری از ضایعات پوستی خوش خیم، مستعد به بدخیمی و بدخیم بکار می رود. هدف از این تحقیق ارزیابی چگونگی تأثیر کرایوتراپی بر روی بیماریهای خوش خیم پوستی که کرایوتراپی جهت درمان آنها در بخش پوست بیمارستان همدان بکار می رود، می باشد.
این تحقیق یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی گذشته نگر می باشد که اطلاعات مربوطه ازطریق مراجعه به دفاتر ثبت اطلاعات بیمارانی که تحت کرایوتراپی در بخش پوست بیمارستان سینا همدان طی سالهای 76-1374 قرار گرفته اند، جمع آوری شده وبا استفاده از نرم افزار EPI6 مورد آنالیز آماری قرار گرفته اند.
کلیه ضایعاتی که در این مرکز کرایوتراپی شده اند خوش خیم بوده و شایع ترین آنها زگیل و ضایعات دیگر به ترتیب کلوئید ، لنتیگوی آفتابی و آلوپسی آره آتا (طاسی ناحیه ای) بوده اند. ضایعات دیگر درصد کمی از کل بیماران را تشکیل می دادند. حدود 86% بیماران با کرایوتراپی بهبودی کامل پیدا کردند که بیشترین درصد بهبودی مربوط به زگیل با 91% بهبودی کامل بود. هیچ عارضه دائمی مشاهده نشد و عوارض گذرا شامل ایجاد طاول ، ورم و افزایش پیگمانتاسیون بود.
مطالعه حاضر نشان می دهد که کرایوتراپی روش درمانی مؤثر و کم عارضه ای برای درمان بسیاری از ضایعات پوستی مخصوصا" زگیل ، لنتیگوی آفتابی و کلوئید می باشد. برای کسب نتیجه بهتر زمان کرایوتراپی ، عمق ضایعه و محل ضایعه را باید در نظر گرفت .
Background: Cryotherapy is the effective treatment which uses for
treatment of many benign and premalignant and malignant skin lesions.
Objective: The aim of this survey was the evaluation of effect of
cryotherapy on the benign skin diseases which cryotherapy had used for
patients treatment in the Department of dermatology Sina Hospital.
Methods: This research was a retrospective cross - sectional study that
patients information got out of patients file who were treated by
cryotherapy in the Department of dermatology Sina Hospital between 1995
-1997. The collected information analyzed by software EPI6.
Results: All of the treated skin diseases by cryotherapy in this center were
benign. The most common was wart, and other lesions were keloid, solar
lentigo and alopecia areata, other skin diseases formed few percent of
patients. About 86% of patients remitted by cryotherapy which the most
remission percent related to wart. We did not observe any permanent
complication but transient complications were formation of bulla, edema
and hyperpigmentation.
Conclusion: This study showed that cryotherapy is effective and safe
method of therapy for many of skin diseases especially for wart, solar
lentigo, and keloid. For better results from cryotherapy we must point to
many factors such as period of cryotherapy , depth of lesions and location
of lesion.
Cryotherapy / Skin Diseases - therapy
بیماری های پوست - درمان / سرمادرمانی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-148&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Akram
Ansar
اکرم
انصار
0031947532846003826
0031947532846003826
No
Mahmoud
Farshchian
محمود
فرشچیان
0031947532846003827
0031947532846003827
Yes
fa
سروتایپینگ سالمونلاهای جداشده از مراجعه کنندگان به مراکز درمانی شهر همدان در سالهای 1376ـ1372
Salmonella Serotyping Isolated from Patients who Were Referred to Clinical Centers in Hamadan City (1993 - 1997)
به منظور بررسی اپیدمیولوژی سروتایپهای مختلف سالمونلایی از بهمن 1372 لغایت اردیبهشت 1376 تعداد 318مورد سالمونلای جدا شده از بیماران مراجعه کننده به هشت آزمایشگاه مراکز درمانی شهر همدان جمع آوری گردیده و به آزمایشگاه میکروبشناسی دانشکده پزشکی ارسال گردید. اطلاعات مربوط به متغیرهای جنس، سن ونوع نمونه با استفاده ازنرم افزار آماری (EPI6) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
از 318 مورد سالمونلای سروتایپ شده، سالمونلا تیفی با فراوانی نسبی 4/44% و سالمونلا تیفی موریوم با فراوانی نسبی6/18% بیشترین سروتایپ بوده، در حالیکه سالمونلا هاوانا، سالمونلا لگزینتون و سالمونلا ویرشو هرکدام با فراوانی نسبی (3/0%) کمترین سروتایپ را نشان دادند. میزان توزیع فراوانی نسبی سایر سالمونلاهای سروتایپ شده عبارت بودند از: سالمونلا پاراB 4/8%، سالمونلا پاراC 9/6%، سالمونلا انتریتیدیس 8/4%، سالمونلا پاراA 4/4%، سالمونلا اسپیس1/4%، سالمونلا کلراسوئیس 8/2%، سالمونلا آگونا 2/2%، سالمونلا آریزونا 9/1%، سالمونلا اینفانتیس6/0%.
با توجه به یافته های سروتایپینگ ، بنظر می رسدسروتایپ غالب سالمونلایی در شهر همدان سالمونلا تیفی و سپس سالمونلا تیفی موریوم باشد. بین دوجنس مذکر ومؤنث وگروههای سنی در بیماران تیفوئیدی و غیر تیفوئیدی تفاوت معنی داری مشاهده گردید.
In order to survey epidemiological characteristics of Salmonellosis in
Hamadan city , a cross - sectional study was made on patients with positive
cultures of Salmonella species.
A total of 318 Salmonella species was collected from eight medical
centers from Feb 1993 to May 1997. Different serotypes were identified in
microbiology laboratory of the School of Medicine. The data including
age, and sex, etc. were gathered through a questionnaire and analyzed
using ‘’Epi6’’ system.
Of 318 Salmonella species isolated , the most frequent serotypes were S.
typhi 44.4% followed by S. typhimurium 18.6% . The frequency of other
serotypes were as follows :
S. para B 8.4%, S. para C 6.9% , S. enteritidis 4.8% , S. para A 4.4% , S. species
4.1% , S. choleraesuis 2.8%, S. agona 2.2% , S. arizona 1.9% , S. infantis 0.6% , S.
havana , S. lexington and S. virchow each 0.3%. The highest rate of isolation
was from blood culture (54.7%) and the lowest rate was from CSF and
pleural fluid culture (0.3%).
The results showed that the predominant serotypes were S. typhi followed
by S. typhimurium in Hamadan city. There was significant relation between
sex and age groups of the typhoidal and non - typhoidal patients.
Salmonella / Serology / Typhoid
تیفوئید/ سالمونلا / سرم شناسی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-149&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Rasoul
Yousefi-Mashouf
رسول
یوسفی مشعوف
0031947532846003828
0031947532846003828
Yes
Seyyed Hamid
Hashemi
سیدحمید
هاشمی
0031947532846003829
0031947532846003829
No
fa
بررسی تغییرات ظرفیتهای تنفسی در کارگران سفال سازی و سرامیک سازی لاله جین ـ همـــدان
Evaluation of Respiratory Capacity of Pottery and Ceramic Workers in Lalejin-Hamadan
به منظور بررسی سلامتی کارگران سفالگر و سرامیک ساز، ظرفیت حیاتی عملی (VC)، ظرفیت حیاتی سریع (FVC) و حجم بازدم سریع در ثانیه اول (FEV1) 221 نفر از کارگرانی که به کارهای سرامیک سازی، قالب زنی، سفالکاری و دوغابی اشتغال داشته، اندازه گیری شده و با 61 نفر ازمردانی که به مشاغل دیگر اشتغال داشته اند، مقایسه شده است .
نتایج آزمون آماری نشان دادکه تفاوت معنی داری بین ظرفیتهای ریوی کارگران سرامیک ساز و سفالکار با گروه شاهد در افراد با سابقه کار کمتر از 20 سال وجود ندارد. ظرفیت حیاتی و ظرفیت حیاتی سریع و حجم بازدم در ثانیه اول کارگران بالای 40 سال سرامیک ساز و سفال سازی که سابقه کار آنها بالاتر از 20 سال بوده با گروه شاهد در همان رده، تفاوت معنی دار آماری داشته است (05/0 P< ) در ضمن نسبت بازدم سریع در ثانیه اول به ظرفیت حیاتی سریع کارگران سفالگر و سرامیک ساز کمتر از 75% بوده است . غلظت ذرات گرد وغبار در کارگاههای سرامیک سازی و سفال سازی بیش ازکارگاههای قالب زنی و دوغابی بوده که یکی ازعوامل کاهش حجم ریوی تنفسی دراین گروه شغلی میباشد.
بطور کلی نتایج این تحقیق نشان می دهد که سلامتی کارگران صنایع دستی سفالی به علت استنشاق ذرات گرد وغبار در معرض خطر بوده که لازم است تحت نظارت بهداشتی و معاینات پزشکی قرار گیرند.
For evaluation of respiratory capacities, the amount of VC(Vital Capacity),
FVC (Forced Vital Capacity), FEV (Forced Expiratory Volume in one second)
were measured in 221 pottery, ceramic, slip, molder workers in Lalejin,
Hamadan, Iran. The results were compared with respiratory capacities of 61
people in Lalejin that occupy to business which are not exposed to any
particle of quartz.
Statistical tests showed the mean amount of respiratory volume in pottery
and ceramic workers with less than 20 years occupy, was not different from
the control group but in workers with more than 40 years old and more than
20 years occupy to ceramic and pottery, VC, FVC, FEVwere different
from the control group. The proportion of FEV/VC is lower than 75%.
Concentration of particles were measured in different workplaces ambient.
The results showed that concentration of dust in ceramic and pottery
workshops were more than slipper and molder workshops.
Ceramics / Health / Vital Capacity
بهداشت/ سرامیک / ظرفیت حیاتی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-150&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Abdolrahman
Bahrami
عبدالرحمن
بهرامی
0031947532846003830
0031947532846003830
Yes
Hosein
Mahjub
حسین
محجوب
0031947532846003831
0031947532846003831
No
fa
بررسی تأثیر استرپتوکیناز پس از انفارکتوس حادقلبی در کاهش مرگ و میر داخل بیمارستانی، پیامدهای بالینی و عملکرد بطن چپ
The Study of Streptokinase Effect after Acute Myocardial Infarction In Reduction of Hospital Mortality, Clinical Outcome and Left Ventricular Function
برای تعیین فراوانی مرگ ومیر داخل بیمارستانی و عملکرد بطن چپ در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد قلبی بعد از درمان ترومبولیتیک با استرپتوکیناز یک مطالعه نیمه تجربی (Quasi Experimental) برحسب زمان مراجعه پس از شروع علائم در بیمارستان آموزشی اکباتان همدان در سال 1376 انجام شد.
در این مطالعه 200 بیمار مبتلا به انفارکتوس حادقلبی به دو گروه شاهد ومداخله (دریافت کننده استرپتوکیناز) تقسیم شدند.
مرگ ومیر داخل بیمارستانی در گروههای مداخله وشاهد به ترتیب 10و18 درصد بود که ناشی از کاهش بروز آریتمیهای تهدید کننده حیات وبهبود عملکرد بطن چپ در گروه مداخله بوده است. فراوانی ادم ریه و شوک کاردیوژنیک(KiIIiP class III,IV) در گروههای مداخله وشاهد بترتیب 11و4 درصدو16و9 درصد بوده است. همچنین فراوانی نارسایی شدیدمیترال(4+) وکسر جهشی کمتر از 40% در گروه مداخله به ترتیب 5/3 و11 درصد و درگروه شاهد 9و37 درصد بود.
این بررسی نشان دادکه داروی ارزان قیمت استرپتوکیناز دارای اثرات سودمندی در کاهش مرگ ومیر داخل بیمارستانی است و نشان دهنده بهبود عملکرد بطن چپ ناشی از پرفیوزیون مجدد بعد از ترومبولیتیک تراپی در گروه مداخله می باشد.
For determining the incidence of hospital mortality and left ventricular
function in patients with acute myocardial infarction (AMI) after thrombolytic
therapy with streptokinase in Hamadan Ekbatan Educational Hospital in
1997, we performed a quasi experimental study according to reference time
after onset of symptoms. Patients with A.MI were divided in two groups:
control group and interference ( streptokinase group ).
The hospital mortality was 10% and 18% in interference and control groups
respectively. The incidence of pulmonary edema and Cardiogenic shock
(killip class III,IV) was 11% & 4% in interference group respectively , and 16% &
9% in control group respectively.
According to the results obtained, the incidence of sever MR(+4) and
ejection fraction (EF) in interference group were 3.5% and 11% respectively.
These values for control group were 9% and 37% respectively. The results
showed the improvement of left ventricular function in interference group
due to reperfusion after thrombolytic therapy.
Myocardial Infarction / Sterptokinase / Ventericular Function, Left
استرپتوکیناز/ انفارکتوس میوکارد / عملکرد بطن چپ
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-151&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Mohsen
Gharakhani
محسن
قراخانی
0031947532846003832
0031947532846003832
Yes
fa
بررسی فراوانی بی دندانی در جمعیت بالای 35 سال شهرستان همدان آذر ماه 1376
The Survey of the Edentulousness Prevalence in Population Over 35 Years Old in Hamadan in Dec/ 1997
این مطالعه با هدف تعیین فراوانی بی دندانی در جمعیت بالای 35 سال شهرستان همدان در آذر ماه 1376 به روش مقطعی ـ توصیفی Cross sectional با استفاده از پرسشنامه و با حجم نمونه 761 نفر که به روش خوشه ای ـ تصادفی (Cluster random sampling) نمونه گیری شده بود انجام گردید و نتایج زیر حاصل شد:
فراوانی بی دندانی با افزایش سن میزان بیشتری پیدا می کند. همچنین فراوانی بی دندانی رابطه منفی با سطح درآمد، نوع شغل وسابقه مسواک زدن داشت. فراوانی بی دندانی در افراد سیگاری بیشتر مشاهده گردید اما رابطه معنی داری بین از دست دادن دندانها و کشیدن سیگار مشاهده نگردید.
نتیجه نهائی اینکه از 761 نفر جمعیت مورد مطالعه 04/52 درصد بی دندان (Edentulousness)، 18/42 درصد با دندانی ناقص (Partial tooth loos) و 78/5 درصد دارای همه دندانها (All of teeth) بودندو آنچه مسلم است این است که فراوانی بی دندانی در مطالعه حاضر بالاست.
Tooth loss especially total tooth loss or edectulousness , is the ultimate
failure , the dental equivalent of death. Level of edectulousness is a good
indication of populations oro - dental health. Thus the evaluation of this
indicator in Hamadan population over 35 years old in Dec/ 1997 was
purpose of this study. Cluster random sampling was used in this study and
data was collected by questionnaire form.
The results showed in 761 participants in this study 52.04% were
edentulousness, 42.18% were partial tooth loss and 5.78% had retained all
28 teeth.
Edentulousness rates were negatively related to levels of income and
education and tooth brushing.
Although the edentulousness rate was more among smokers, but this
difference was not statistically significant.
Tooth Loss / Tooth Loss - epidemiology
ازدست دادن دندان/ ازدست دادن دندان ـ همه گیری شناسی
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-152&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Parviz
Torkzaban
پرویز
ترک زبان
0031947532846003833
0031947532846003833
Yes
fa
بررسی مدت استفاده از شیر مادر در شیرخواران شهرستان کبودرآهنگ استان همدان در سال 1374
The Study of Duration of Breast Feeding by Mothers Dwelling in Kabudrahang District (Hamadan Province, 1995)
این مطالعه با هدف تعیین رابطه طول مدت شیردهی با عواملی نظیر سن مادر ، میزان سواد او و تعداد فرزندان خانواده در سال 1374 در شهرستان کبودر آهنگ انجام پذیرفت .
از بین مادران ساکن در شهرستان کبودرآهنگ که حداقل دارای یک فرزند با سن 24 ماه بودند، نمونه ای تصادفی به حجم 384 نفر با تفکیک 196 نفر مادر روستائی و188 نفر مادر شهری انتخاب گردید. اطلاعات این پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به طریق مصاحبه حضوری جمع آوری شدو با آزمونهای آماری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج حاصل نشان داد که 55 درصد از واحدهای مورد پژوهش(مادران ) کودکان خود را بیش از 12 ماه با شیر مادر تغذیه نموده اند .
نتیجه نهائی مؤید این نکات بود که سواد ، سن و محل سکونت مادران از عواملی است که در طول مدت شیردهی کودکان تأثیر مثبت دارد.
384 mothers out of the mothers dwelling in Kabudrahang district and
Nozheh Airforce Station who had, at last, one infant under 24 months
of age were selected in the study.
Of these, 196 cases were from urban and 188 cases from rural regions.
The results showed that 55% of the mothers had breastfed their infants for
more than 12 months.
Statistical evaluations showed that the duration of breast feeding tend
to be associated with mother’s background characteristics such as
education, age and their living in rural or urban regions.
Breast Feeding - in infancy ;amp, childhood / Mothers
تغذیه با شیر مادرـ در نوزادی و کودکی / مادران
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-153&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Khosro
Mani Kashani
خسرو
مانی کاشانی
0031947532846003834
0031947532846003834
Yes
Mohammad Hosein
Azimian
محمدحسین
عظیمیان
0031947532846003835
0031947532846003835
No
fa
گزارش الگوی شجره نامه خانواده ای با دو عضو مبتلا به بیماری ادرار شربت افرایی
Report of Pedigree Pattern of a Family with Two Members Affected with Maple Syrup Urine Disease
مقاله حاضر گزارش دو موردنوزاد مبتلا به بیماری شربت افرایی در یک خانواده روستایی است و همچنین مراحل مشاوره ژنتیک را در مورد آنها شرح می دهد. والدین خویشاوند(دخترخاله ـ پسرخاله) و هردو حامل جهش مشابهی بودند. نوع بیماری شدید(classic form) و افراد بیمار به ترتیب در روز دوازدهم وچهل وهشتم تولد فوت نموده بودند.
مطالعه شجره نامه نشان داد که وضعیت مورد گفتگو با الگوی اتوزومی مغلوب به ارث رسیده بود. زوجین برای داشتن فرزندی مبتلا، طی حاملگی بعدی، درخطر بالایی قرار داشتند.
Present paper reports two cases of affected newborns with maple syrup
urine disease (MSUD) in an Iranian rural family, and also explains the
genetic counseling procedure. The parents were consanguineous
(first cousin) and they two were carrier for the same mutant gene also. The
type of disease was classic form and clinically sever. Both affected
members died at 12 days and 48 days of birth respectively.
Family study showed that the condition had inherited in autosomal
recessive pattern. The couple were at high risk for having another
affected progeny in the next pregnancy.
Genetic Counseling / Maple Syrup Urine Disease
بیماری ادرار شربت افرایی / مشاوره ژنتیک
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-154&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Hamid
Pour Jafari
حمید
پورجعفری
0031947532846003836
0031947532846003836
Yes
fa
گزارش دو مورد کانسر متاستاتیک آلت تناسلی با منشاء کارسینومای ترانزیشنال مثانه
The Report of Two Cases of Metastasis to the Corpora Covernosa from Transitional Cell Carcinoma of the Bladder
در سال 1371 دو مورد تومور متاستاتیک آلت تناسلی با منشاء اولیه از مثانــــه مورد بررسی قرار گرفت . متعاقب رزکسیون تومور اولیه از راه مجرای ادرار (TUR) تومــــور متاستاتیک در اجسام غاری آلت جایگزین و هردو مورد با علامت پریاپیسم دردناک مــــراجعه نمودند طول عمر هر دونفـــــر پس از اولین تظاهر متاستــــــاز کمتر از دوماه بود .
Tow cases were studied and followed. Both of the cases were diagnosed
as having secondary metastasis of penis ( Primary cancer in urinary
bladder).
Both cases were operated by T.U.R technique. Both patients returned
with complication of priapism.
Both of the patients died with in two months.
Bladder Neoplasms / Penile Neoplasms
سرطان آلت / سرطان مثانه
0
0
http://sjh.umsha.ac.ir/browse.php?a_code=A-11-185-155&slc_lang=fa&sid=1
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
2016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/232016/05/23
1395/3/3
Hooshang
Bab-Al-Havaejee
هوشنگ
باب الحوائجی
0031947532846003837
0031947532846003837
Yes