دوره 9، شماره 1 - ( مجلۀ علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان-بهار 1381 )                   جلد 9 شماره 1 صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


چکیده:   (3986 مشاهده)

          سکته مغزی شایعترین اختلال نورولوژیک ناتوان کننده و سومین علّت مرگ در ایالات متحده می باشد ریسک فاکتورهای مختلفی در مورد سکته مغزی مورد تحقیق قرار گرفته اند که مهمترین آنها شامل سن، جنس، هیپرکلسترولمی ، استعمال سیگار ، مصرف الکل ، وجود بیماری قلبی (بخصوص فیبریلاسیون دهلیزی) ، دیابت ،مصرف کنتراسپتیو های خوراکی ،مصرف بعضی داروها و غیره می باشند. در مورد چاقی که معیار آن شاخص توده عضلانی بدن (Body Mass Index) است و ارتباط آن با سکته مغزی مطالعات گوناگونی صورت گرفته ولی هنوز نتایج قطعی بدست نیامده است. در این تحقیق سعی شده تا اثر B M I در دو نوع سکته مغزی ایسکمیک و هموراژیک  و جدای از اثر سایر ریسک فاکتورها مورد ارزیابی قرار گیرد.

          در این مطالعه مجموعا" 200 نفر مورد بررسی قرار گرفتند  که 80 نفر از آنها بیماران سکته مغزی (هموراژیک ـ ایسکمیک ) بستری شده در بخش نورولوژی بیمارستان سینا همدان در سال 1379 بودند و120 نفر بقیه از افراد بدون سکته بودند که بعنوان گروه شاهد انتخاب شدند. هر دو گروه  از نظر متغیر B M I و سایر ریسک فاکتورها مورد بررسی قرار گرفتند و سپس نتایج بدست آمده پس از استخراج از چک لیست در دو گروه مقایسه و با استفاده از آزمون Mantel-Haenszel و t-Student تست گردیدند.

          میانگین BMI در گروه سکته مغزی ایسکمیک و شاهد معنی دار نبود(P=0.69) و همچنین این میانگین در گروه هموراژیک و شاهد نیز معنی دار نبود(P=0.83). نسبت شانس BMI را در سکته مغزی ایسکمیک با تطابق با سایر ریسک  فاکتورها ارزیابی نموده که مشخص شد هیچیک از این ریسک فاکتورها در این مطالعه بعنوان مخدوش کننده تأثیر ندارند.

          از این تحقیق نتیجه می شود که بین چاقی یا شاخص توده عضلانی بدن وسکته مغزی ارتباط معنی داری وجود ندارد. بنابراین تلاش  بیشتر در جهت پیشگیری از سایر ریسک فاکتورهای ذکر شده باید انجام پذیرد.

     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: سایر تخصص هاي باليني

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.