Bidi, Namdari Pezhman M, Amani A, Ghanbari S, Kareshki H. Structural Analysis of Relationship of Internet Addiction with Depression, Social Adjustment and Self-Esteem. Avicenna J Clin Med 2012; 19 (3) :41-48
URL:
http://sjh.umsha.ac.ir/article-1-175-fa.html
بیدی فاطمه، نامداری پژمان مهدی، امانی احمد، قنبری سیروس، کارشکی حسین. تحلیل ساختاری ارتباط بین اعتیاد به اینترنت با افسردگی، سازگاری اجتماعی و عزت نفس. مجله پزشكي باليني ابن سينا. 1391; 19 (3) :41-48
URL: http://sjh.umsha.ac.ir/article-1-175-fa.html
1- ، bidi.fatemeh@gmail.com
چکیده: (7283 مشاهده)
مقدمه و هدف: اینترنت به سرعت در جهان فراگیر شده ، مرزها را درنوردیده و فرصتهای خوبی برای همگرایی جهانیان فراهم کرده است. با وجود این نباید از پیامدهای مخرب آن به ویژه در زمینههای روانی و اجتماعی غافل ماند. یکی از موارد زیان آور این فناوری، اعتیاد به اینترنت است. هدف مطالعه حاضر، بررسی و تحلیل ارتباط اعتیاد به اینترنت با افسردگی، سازگاری اجتماعی و عزت نفس است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-همبستگی با روش نمونهگیری تصادفی، نمونهای شامل 120 نفر از کاربران کافینتهای دوبی، از ملیتهای مختلف، شامل مرد و زن، حداقل 18 سال سن و مسلط به زبان انگلیسی، انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (IAT) کیمبرلی یانگ با پایایی 88/0=α، افسردگی بک (BDI) با پایایی 84/0=α، سازگاری اجتماعی سینها با پایایی 92/0=α و عزت نفس آیزنک با پایایی 87/0=α بودند که با روش تحلیل مسیر دادهها تحلیل شدند.
نتایج: نتایج حاصل از اجرای تحلیل نشان داد که دادهها برازش خوبی با مدل ارائه شده دارند (17/3=2χ، 3=df، 36/0=P، 99/0=GFI، 096/0=AGFI، 00/1=CFI، 97/0=NFI و 02/0=RMSEA). میانگین مقیاسها به ترتیب در اعتیاد به اینترنت 75/17± 69/47، افسردگی 12/11±29/21، سازگاری اجتماعی 91/7± 75/19 و عزت نفس 53/4 ±16/15 به دست آمد. ضرایب مسیر نشان دادند افسردگی (57/0=β و 61/7=t)، سازگاری اجتماعی (55/0-=β و1/13=t) و عزت نفس (32/-0=β و 8/14=t) به طور معناداری، اعتیاد به اینترنت را پیشبینی میکنند.
نتیجه نهایی: اگر چه در حال حاضر اینترنت ابزاری مهم به شمار میآید اما باید از مخاطرات آن آگاه بود و در این زمینه فرهنگسازی گسترده به صورت ملی و فراملی انجام داد. مطالعه حاضر با رویکردی بین فرهنگی این نتایج را تأیید نموده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
سایر تخصص هاي باليني